مـــــهمـــــــون نــــــــــــوازیــــــــــــــــــــــــ.......

ساخت وبلاگ
سلام گرم و داغ در حد کوره آجر به همه ی برو بچه های گل

 

خوبین خوشین؟؟؟؟؟؟روزای آخر سال خوش میگذره؟؟؟؟میبینم که خستگی اصن تو چهرتون موج میزنه حتما بخاطر خونه تکونیه:)))))

 

خب مدرسه ما هم که دیگه تموم شد دیگه دبیرستااااااااااااااان پــــــــــــــــــــــــَــــــــــــــــــر.....

 

۳روز پیش یکی از دوستام(اسمش حمیدِ ولی ما بهش میگیم خسرو)زنگ زد که فردا دارم میام خونتون و حالیت باشههه منم زنگ سید زدم که اونم بیادُ دور هم باشیم...

 

جاتون خالی خیلی خوش گذشت ولی بعضی ها نامردی کردنُ منو گرفتن زدن...

 

یک داستانایی اتفاق افتاد میگم براتون ایشالله خوشتون بیاد...

ینی انگار هیشکی تو خونه نبود این سید هم که مثلا پسر عممه اصن کمکم نکرد داداشمم همینجووور همه ی وظایف رو دوش من بدبخت بود...وایسید ولی نه یه بار میخواستم چایی بیارم سید اومد در رو باز کرد برام واقعا خیلی خسته شد....داداشمم جز یتا چایی درست کردن کار دیگه ای نکرد...نامرداااااااااااااااااااااااااا

 

من دیدم موقعیت فراهمه گفتم این سید رو ترک بدم البته با یه ذره خشونت و با استفاده از سلاح گرم

 

اینم سید تا فهمید میخوایم ترکش بدم اصن فرار کرد تو این عکس ما داشتیم دنبال سید میگشتیم..همونجوری که میبینید تفنگ هم دستمه:)))

   

 

بعدش که داداشم اصن بیخیالش شد بلند شد رفت گفت این معلوم نی کجا قایم شده..ولیکن من و خسرو ناامید نشدیم و به تلاش خود ادامه دادیم تا اینکه...بله خسرو با چشمان تیزبینش سیدُ دید که پشت یـــَـــتا درخت قایم شده بود

 

اولش سید خیال می کرد شوخی میکنیم و همه چی رو به مسخره گرفته بود:)))

 

ولی بعدش فهمید که همه چی جدیه و تسلیم شد و قول داد که دیگه قلیون نکشه...

 

شکلاتم که پایه ثابته مهمونی بودد...ولی جالبیش اینه که هنوز سید و خسرو داشتند اولین شکلاتشونُ میخوردن من این همه خورده بودم خودمم نفهمیدم...جلو رو منووو پر پوست شوکولهه یهوووو

 

خدا نکنه کسی گیر یتا معتاد بیفته...اینقد ژست گرفتیم عکس بگیریم اینم سید چرتش زده بود گند زد به عکس ایششششششششششششششششششش

 

آخر کارم نامرداااااا نتونستن زیر زبون من حرف بکشن سید اینقد گرفت زدم که مجبور شدم عصای بابابزرگمُ بردارم..خدا خیر خسرو بده خیلی کمکم کرد

 

 

سعید نوشت۱:خب پس فردا هم که دیگه سال نو میشهههه از الان به همتون تبریک میگم ایشالله سال خوبی داشته باشین

سعید نوشت۲:یکی از دوستام براش مشکلی پیش اومده خیلی به دعا احتیاج داره تو رو خدا سر سفره هفت سین سر نماز دعاش کنید دم همگیتون گرم...

سعید نوشت۳:آآآآآوووووف این خونه تکونی خیلی بده اه اه خب چه کاریه ما که الان خونه رو تمیز میکنیم یه هفته دیگه کثیف میشه چرا الکی به خودمون زحمت میدیم؟؟

امسال نشد به بهونه کنکور از زیر کار خونه تکونی در برم اه اه من از خونه تکونی متنفرم ایشش

سعید نوشت۴:یه خرده این سیدُ نصیحت کنید با این دست بزنش هیشکی زنش نمیشه

سعید نوشت۵:آهنگ وبلاگم چطورههههههه؟؟؟؟؟؟؟؟

پاسبان شب...
ما را در سایت پاسبان شب دنبال می کنید

برچسب : مهمون نوازی مهستی,مهمون نوازی,هنوز مهمون نوازیش سر جاشه,آهنگ مهمون نوازی مهستی,دانلود مهمون نوازی مهستی,دانلود آهنگ مهمون نوازی از مهستی,دانلود اهنگ مهمون نوازی,آهنگ مهمون نوازی از مهستی,آهنگ مهمون نوازی, نویسنده : 9pasbaneshab0 بازدید : 135 تاريخ : شنبه 17 مهر 1395 ساعت: 22:31